تجربه های جدید در یک مکانیکی!

ساخت وبلاگ

امروز به همراه پدرم برای تعویض روغن ماشین، به یک مکانیکی رفتیم. چیزی که توجه من را جلب کرد، پسرک جوانی بود که در واقع به عنوان شاگرد اوستا در مغازه کار می کرد. از زمانی که وارد شد سعی کرد با سلام علیک و احوال پرسی گرم با پدرم و بقیه مشتری ها، به طریقی اعتماد آن ها را جلب کند یا نمی دانم به آنها این اطمینان را بدهد که برای دفعه های بعدی هم همین مکانیکی را انتخاب کنند.  نکته جالب توجه سن کم او بود، فکر کنم نهایتا ۱۸ یا ۱۹ سال داشت. این پسر تمام تلاشش را می کرد و از تمام توانش استفاده می کرد تا بتواند همه اصول ارتباطات میانفردی آن هم یک ارتباط موثر یعنی شکلی از تعامل که طرفین به یک معنای مشترک در آن برسند و از فرکانس ها و رمز های فرستاده شده توسط فرستنده یک رمزگشایی توافقی که بهترین شکل رمزگشایی است صورت گیرد. منظور از رمز گشایی توافقی این است که حتما معنای دقیق و مسلط مورد نظر فرستنده، توسط گیرنده رمز گشایی نمی شود، بلکه فرستنده و گیرنده به یک توافق در جریان ارتباط می رسند. به گفته استوارت هال رمز گشایی توافقی، به گونه ای است که بخشی از پیام فرستاده شده دقیقا مطابق با نظر فرستنده توسط مخاطب رمزگشایی میشود و خوانش مخاطب می تواند تا حدودی با نظر فرستنده متفاوت باشد. از این نکته که بگذریم باید بگویم این پسر با توجه به اینکه روزانه با آدم های مختلفی سر و کار دارد می توان گفت در جایگاه خودش یک روانکاو یا حتی ارتباط شناس است چیزی که در صحبت های عامیانه و محاوره ای خود به آن (آدم شناس ) می گوییم. این پسر با برقرار کردن یک ارتباط موثر با افراد مراجعه کننده سعی می کند تا اعتماد لازم را برای ادامه ارتباط که در اینجا همان مراجعه به مکانیکی است، ایجاد کند. این چیزی است که او با تجربه و از طریق تعامل با افراد گوناگون و در جریان زندگی روزمره اش یاد گرفته است، حتی بدون اینکه چیزی از نظریه های ارتباطات یا جامعه شناسی و روانشناسی و بسیاری دیگر از علوم انسانی و اجتماعی بداند.

کارنوشت درس تکنولوژی های ارتباطی جلسه2 Mobile_Health...
ما را در سایت کارنوشت درس تکنولوژی های ارتباطی جلسه2 Mobile_Health دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haniehmohebi بازدید : 129 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1398 ساعت: 14:44